عطوان: وتوی قطعنامه آتشبس در غزه بیانگر تروریسم دولتی آمریکا است
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۶۴۷۹۳
به گزارش خبرگزاری مهر، عبدالباری عطوان تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه در مقاله خود در روزنامه الکترونیکی رأیالیوم به بررسی عوامل واقعی وتوی آمریکا ضد پیشنویس قطعنامه شورای امنیت که از سوی دولت امارات و با حمایت آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد برای آتشبس فوری در غزه ارائه شده بود، پرداخته و تصریح کرد: ما باید گزارش عجیبی که روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارانوت از حجم گسترده شکست ارتش رژیم صهیونیستی و فرماندهان آن بعد از دو ماه جنایت و نسل کشی و پاکسازی نژادی ضد شهروندان بیپناه در نوار غزه ارائه کرده است را مطالعه کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این روزنامه که پرتیراژترین روزنامه سرزمینهای اشغالی است، از مجروح شدن ۵ هزار نظامی صهیونیست در طول حوادث بعد از ۱۱ سپتامبر خبر داده که بیش از۲ هزار نفر از آنها معلول شده اند و ۵۸ درصد از آنها نیز با جراحتهای خطرناک مواجه هستند که نیازمند قطع شدن دست یا پا یا از بین رفتن کلیه یا طحال بیماران است. اینها علاوه بر بیماریهای روانی روزافزون در میان نظامیان صهیونیست است.
عطوان میافزاید: دولت آمریکا با وجود حمایت سیاسی و نظامی و تسلیحاتی از رژیم صهیونیستی حجم واقعی این شکست که شکستی مستقیم برای خودش نیز به شمار میرود، میداند؛ به همین علت است که ضد این آتشبس رأی میدهد و تلاش دارد ۴ هفته دیگر برای ادامه کشتار و تخریب به صهیونیستها فرصت بدهد با این امید که آنها بتوانند ماموریت خونبار و غیر انسانی خود را انجام داده و شکستی را به گروههای مقاومت وارد کنند.
عطوان این وتو را لکه ننگی در تاریخ ایالات متحده خواند و تصریح کرد که این اقدام تمامی ادعاهای دروغین آمریکا در خصوص دموکراسی و حقوق بشر را رسوا کرده و قطعاً به تهدید منافع این کشور در مناطق مختلف دنیا از جمله در جهان عرب و اسلام و حتی تهدید وحدت داخلی این کشور منجر شده و چه بسا بذر شکاف و تسریع در جنگ داخلی در آمریکا را گسترش دهد.
بر اساس این گزارش رژیم صهیونیستی همچنان به نسل کشی در نوار غزه ادامه میدهد، اما قطعاً نمیتواند حماس را با شکست مواجه کرده یا بستر مردمی آن را سلب کند و توطئههای خود برای مهاجرت دادن اهالی آن را محقق سازد؛ چرا که مردم غزه به مقاومت ایمان دارند و حمایت آنها از مقاومت هنگامی بیشتر شد که آنها بزرگترین پیروزی در تاریخ جنگهای عربی و رژیم صهیونیستی را رقم زده و با حمله به شهرکهای صهیونیست نشین بیش از ۱۲۰۰ نظامی و شهرک نشین را به هلاکت رساندند و مهمترین مبانی صهیونیستی و ادعاهای آنها در خصوص بازدارندگی و امنیت و ثبات و برتری نظامی و اطلاعاتی را به چالش کشیدند.
عطوان نوشت که آمریکا مسئول قطعی و مستقیم این جنگ است و مسئولیت شهادت بیش از ۲۰ هزار زن و کودک و غیرنظامی و زخمی شدن بیش از ۵۰ هزار تن دیگر و آواره شدن نزدیک به ۲ میلیون نفر را بر دوش دارد. این در حالی است که این عده در معرض خطر گرسنگی و فقدان کمترین مبانی زندگی و قطع برق و ارتباطات و فقدان سوخت قرار دارند و اگر اقدام دولت بایدن برای ارسال ۲ هزار نیروی ویژه و ایجاد پل هوایی برای انتقال مهمات و موشک و پهپادهای مختلف به سرزمینهای اشغالی نبود، رژیم صهیونیستی تاکنون به صورت کلی یا جزئی فروپاشیده بود.
این مقاله تصریح میکند که تجاوز آمریکایی- صهیونیستی ضد نوار غزه در تحقق اهداف خود شکست خورده و نتوانسته اسرای صهیونیست را آزاد کند یا حماس و دیگر گروههای مقاومت را ریشهکن نماید. ادعاهای مطرح شده در خصوص اشغال بخشهایی از نوار غزه نیز دروغهایی است که موشکهای مقاومت که روزانه به سمت تلآویو و عسقلان و اسدود شلیک میشود، دروغ بودن آن را اثبات میکند. «ارتش شکست ناپذیر» نتوانسته حتی یک تونل را تخریب کند یا یک اسیر را آزاد نماید و اقدام اخیر آن برای اعزام نیروهای ویژه برای آزادی یک اسیر صهیونیست نیز با قتل این اسیر و بیشتر نظامیان مهاجم و انهدام خودروی آنها و مصادره سلاحهایشان و نمایش آن در برابر رسانههای خبری منجر شده است.
این تحلیلگر عرب میافزاید که اشغالگران حجم واقعی تلفات و زخمیهای خود را اعلام نمیکند و سانسور نظامی شدیدی را بر رسانههای داخلی و خارجی اعمال میکنند تا واقعیت را از شهرک نشینانی که روحیه خود را به شدت از دست دادهاند، مخفی نگه دارند. آماری که روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارانوت ارائه کرده، مقدمه این آمار است و خسارتها و تلفات چندین برابر این تعداد است، اما نتانیاهو و ژنرالهای وابسته به او نتوانستهاند هیچ پیروزی را تاکنون به دست بیاورند، مگر اینکه بخواهیم کشتار کودکان را یک پیروزی برای آنها قلمداد کنیم، با این وجود آنها نتوانستند وقوع خسارتهای بسیار سنگین در میان نظامیان ارتش و روزهای سخت و دردناک آنها را انکار کنند.
عطوان ابراز داشت: وتوی آمریکا نشان دهنده انزوای این کشور بود و آن را در زمره دولتهای تروریستی قرار داد که از کشتار بیش از ۷ هزار کودک و شیرخواره و موشک باران بیمارستانها و مساجد و عبادتگاهها حمایت میکند. این اقدامات اما نمیتواند چیزی از پیروزیهای مقاومت در جنگ غزه کم کند و حتی تعداد آنها را بیشتر میکند و فروپاشی موجود در داخل رژیم صهیونیستی را در تمامی سطوح افزایش میدهد.
عطوان در پایان این مقاله تصریح میکند: من کوچکترین شکی ندارم که پایداری مقاومت و رهبران و مجاهدان آن در کرانه باختری و نوار غزه و جنوب لبنان و عراق و سوریه و یمن اولین نشانههای پیروزی قطعی و قریبالوقوع است.
کد خبر 5962526 محمدعلی تخت روندهمنبع: مهر
کلیدواژه: سرزمین های اشغالی شورای امنیت کاخ سفید سوریه تل آویو دولت آمریکا لبنان سرزمین های اشغالی آنتونیو گوترش جنگ غزه ایالات متحده امریکا دموکراسی ایالات متحده ارتش رژیم صهیونیستی سازمان ملل متحد رژیم صهیونیستی حماس غزه یمن عراق طوفان الاقصی طوفان الاقصی رژیم صهیونیستی ارتش رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل ایالات متحده امریکا حماس صهیونیست سازمان ملل لبنان روسیه گردانهای قسام جنگ غزه تل آویو رژیم صهیونیستی نوار غزه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۶۴۷۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ریشههای تروریستپروری در سیاستهای غرب؛ ترور برای بقا!
این روزها نام فلسطین بیش از هر زمان دیگری بر سر زبانها افتاده و از اقصینقاط جهان به گوش میرسد و یک جنبش عمومی برای احقاق حقوق مردم غزه آغاز شده است. البته جنایت صهیونیستها که در ماههای اخیر به اوج خود رسیده، محدود به وقایع بعد از عملیات طوفانالاقصی و ماههای اخیر نمیشود و قدمتی ۷۵ساله دارد و مهاجرت اجباری و پاکسازی قومیتی سوغات شوم صهیونیستها در این تهاجم است.
رسانهایشدن بخشی از جنایتهای ارتش صهیونیستی در غزه و مخابره تصاویر بیمارستانها و مراکز درمانی که تاکنون سانسور میشد همبستگی عمیقی را بین ملتهای مختلف علیه رژیم کودککش اسرائیل رقم زد و این کینه به اقدام بزرگ و ارزشمندی نظیر تظاهرات مردم و تجمع دانشجویان جهان علیه صهیونیستها منجر شد.
گزارشهای ارسالی از دانشگاههای آمریکا یکی از شگفتانگیزترین اخبار این روزها بود و باعث شد تا نقاب از چهره سران آمریکا کنار رفته و افکارعمومی جهان با ماهیت تروریستپرور این دولت استعماری آشنا شوند چراکه اگر حمایتهای بیدریغ کاخسفید از این رژیم تداوم نداشت، کار اسرائیل پیش از اینها یکسره شده بود و ملت مظلوم غزه قربانی زیادهخواهی صهیونیستهای غاصب نمیشدند.
مروری بر تاریخ پرفرازونشیب منطقه غرب آسیا حکایت از این دارد که کشورهای غربی ازجمله آمریکا برای بهرهمندی از مواهب و امکانات استراتژیک این منطقه، رژیمی با عنوان اسرائیل را علم کردند تا با اقدامات ایذایی و تروریستی علیه ملتهای منطقه غرب آسیا، اهداف استعماری آنها را محقق کند، اما رویدادهای اخیر نشان میدهد که بومرنگ این بدخواهیها به سمت کشورهای غربی برگشته است و افکارعمومی این کشورها با محاکمه آنها خواستار بازنگری این سیاستهای نژادپرستانه هستند؛ مسألهای که به زعم کارشناسان توجه و عدم توجه به آن، حاکمیت آمریکا و دولت بایدن را با چالشی جدی مواجه کرده و به افول هژمونی آن میانجامد.
یکی ازموضوعاتی که ریاکاری و استانداردهای دوگانه دولتهای غربی را بهصورت واضح آشکار کرده و موجب رسوایی آنها میشود استفاده دوپهلو از پدیده تروریسم است. سیاستمداران غربی از یکسو در سخنرانیها و موضعگیریهایشان مکررا از لزوم مقابله با تروریسم میگویند و از طرف دیگر با حمایت از گروههای تروریستی و تقسیم آن به دو بخش خوب و بد، رویه دروغین خود در فریب افکارعمومی را آشکار میکنند. سناتورهای آمریکایی و دیپلماتهای اروپایی پشت تریبونهای رسمی، خودشان را دشمن نخست گروههای تروریستی معرفی میکنند، اما تاکنون عملیات قابلتوجهی از سوی آنها علیه اهداف غربی صورت نگرفته است و همواره در راستای تحقق اهداف آمریکا که جنگافروزی و دستاندازی به ثروتهای ملتهاست حرکت کردهاند و بیدلیل نیست که از حمایت آنها نیز برخوردار هستند و تروریسم در خدمت آمریکاست؛ مسألهای که با نگاهی به عملکرد دولتهای غربی قابل رویت است و میتوان رد پای آنها را در روابط متقابل دید. تشکیل دولت غاصب صهیونیست که مصداق کاملی از تروریسم است بخشی از این تعامل است که صدمات زیادی را بر پیکره جهان اسلام و جامعه بشری وارد کرد. شواهد و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان میدهد مقامات اروپایی با همراهی صهیونیستها، از حمایت مردم بیدفاع غزه خودداری کرده و ناقض حقوقبشری شدهاند که داعیه پاسداری از آن را دارند و عجیبتر آنکه در برخی موارد از اقدامات بشردوستانهای که در حمایت از حقوق مردم فلسطین انجام گرفته است نیز جرمانگاری کرده و مانع ارسال کمکهای بشردوستانه شدهاند.
نقش آمریکا در تثبیت جریانهای تروریستی
میسال ۱۹۴۸بودکه اعلامیه دولت آمریکا مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل صادر شد. درحالیکه این طرح هنوز در مجمع عمومی سازمان ملل در جریان بود و کارشناسان مشغول بررسی و گفتگو درباره طرح قیمومیت بودند، اما تصمیمگیرندگان کاخسفید مثل همین حالا که چشم و گوش خود را نسبت به جنایات صهیونیستها بستهاند، بدون توجه به نتایج بررسی سازمان ملل، دولت اسرائیل را به رسمیت شناخته و مسئولان اسرائیلی نیز استقلال خود را اعلام کردند و این آغاز راه آمریکا برای حمایت از اسرائیل بود. موضوعی که در این هفتهها بهدلیل آن به مصاف شهروندان کشورش رفته و حتی برای حفاظت از منافع اسرائیل تمام اصول قانونی را زیر پا گذاشته است.
رئیسجمهور آمریکا در ادامه تصمیمهای متعددی را در راستای پاسداری از موجودیت نحس اسرائیل اتخاذ کرده و در نخستین ملاقات رسمی با مقامات صهیونیستی، مبلغ صدمیلیون دلار در اختیار آنها قرار داد و با تأسیس دفتر سیاسی در تلآویو به روابط دیپلماتیک میان آمریکا و اسرائیل رسمیت بخشید تا سایر کشورها نیز از این قاعده پیروی کنند. خوابی که برای منطقه غربآسیا دیده بودند و با جهاد رزمندگان محور مقاومت کابوسی شد که علاوه بر اضمحلال صهیونیستها برای آمریکاییها نیز پرمخاطره شده است. اما آمریکا به همین هم بسنده نکرده و تلاشهای زیادی را برای پذیرش اسرائیل در سازمان ملل متحدانجام داد واین خوشخدمتیها بالغو تحریم نظامی وارسال اسلحه به اسرائیل از طرف آمریکا تکمیل شد و مجموعه این کارها اراده آمریکا در تشکیل این رژیم تروریستی را نشان میدهد که علنا اعلام جنگی علیه اعراب و ساکنان فلسطین بود.
ریشههای تروریسم در غرب آسیا
این سلسلهاقدامات باعث شد تا کشورهای غربی به رهبری آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و دلارهای نفتی برخی حکام دستنشانده در منطقه اضلاع مثلث تروریسم را در منطقه غربآسیا کامل کنند. برخورداری از منابع طبیعی فسیلی یکی از مواردی بود که باعث شد تا غربیها چشم طمع به این منطقه دوخته و این پهنه جغرافیایی را تبدیل به مأمن تروریستها کنند. از سوی دیگر وقوع جنگ در این منطقه سود کلانی را نصیب این دولتهای استعماری میکرد و آمریکا برای ادامه حیات خود محتاج میلیونها دلاری است که از طرف کارخانههای اسلحهسازی به خزانه آنها سرازیر میشود. پس پرواضح است که جنگافروزی از طریق حمایت از تروریسم در منطقه بهترین راه برای جوشدادن این معاملات پرسود است.
علاوه بر آمریکا، اسرائیل نیز به دلایل متعددی برای حمایت از گسترش تروریسم در منطقه اشتیاق دارد: از ابتدای تأسیس رژیم منحوس صهیونیستی در غربآسیا و در قلب سرزمینهای اسلامی حفظ امنیت مهمترین دغدغه این رژیم بوده و هست. از طرفی صهیونیستها بهدلیل نداشتن وسعت و جمعیت کافی بهمنظور جنگ مجبور است تا از درگیری بلندمدت با کشورهای منطقه و حتی جنبشهای اسلامی مانند حزبا... و حماس اجتناب کند؛ بنابراین بهترین راه برای درگیرنشدن مستقیم در منطقه حمایت از گروههای تروریستی است تا کشورهایی مانند سوریه، لبنان و ایران درگیر مبارزه با تروریسم شوند و از مبارزه با اسرائیل دست بردارند.
تولید و حمایت تروریسم از سوی آمریکا یکی از توطئههای پنتاگون است تا طی آن رقبای منطقهای این دولت استکباری مشغول حلوفصل این مسأله ویرانکننده در داخل مرزهایشان باشند و برای رهایی از آن دست به دامان آمریکا یا متحد صهیونیستها شوند و بهاینترتیب این کشورها علاوه بر اینکه مجری سیاست آمریکا باشند، منافع اقتصادی چشمگیری را نیز نصیب دولتهای غربی کنند. پس از بهار عربی و سقوط حکومتهای خودکامه در آفریقا و غربآسیا، حکومتهای وابسته که با دیدن عاقبت همکیشان خود دچار هراس شده بودند برای رهایی از خشم مردم به دولتهای تروریستپرور متوسل شدند و اعتراف مقامات آمریکایی در تاسیس داعش نشان از همراهی مستمر آنها با گروههای تروریستی دارد و عجیب آنکه بازهم دولتهای خودکامه وابسته به غرب از گزند داعش در امان بودند.
حمایت دولتهای اروپایی از گروهک تروریستی منافقین و پشتیبانی از گروههای مسلح تجزیهطلب مثالهای نغزی است که نشان میدهد دولتهای غربی با استانداردهای دوگانه خود گاهی برای مقابله با تروریسم به کشورهای دیگر لشکرکشی کرده و استقلال آنها را زیر سؤال میبرند و بعضا با پذیرش افرادی که نقش مستقیمی در کشتار ۱۷هزار نفر از شهروندان ایرانی داشتهاند، تمام قوانین مرتبط با این موضوع را زیر پا گذاشته و برای آنها فرشقرمز پهن میکنند.
به هر تقدیر وقایع این روزهای غزه وجنون نسلکشی توسط صهیونیستها و حمایت عریان مدعیان حقوقبشر از این رژیمنژادپرست نشان میدهد که باید مراقب آدرس غلط رسانههای غربی بود. موضوعی که در نامه رهبر معظم انقلاب که سالها پیش خطاب به جوانان اروپایی نوشته شده بود هم به آن اشاره شده بود و معظمله فلسطین را مرز حق و باطل عنوان و تاکید کرده بودند: «تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشههای خشونت را در جای دیگر جستوجو کرد.» بنابراین صحنههای غمانگیزی که این ماهها از غزه مخابره میشود ریشه در خشونت آمریکایی دارد و به فضل خدا با بیداری جهانی که در سطح جهان فراگیر شده است، به نابودی صهیونیسم و آزادی قدس منجر میشود.
منبع: رونامه جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی